جام باده گلگون / لسان الغیب شمس الدین محمد حافظ شیرازی
اخلاق عرفانی
جام باده گلگون
صبح است ساقیا قدحی پر شراب کن[1]
دور فلک درنگ ندارد شتاب کن
زان پیشتر که عالم فانی شود خراب ما را ز جام باده گلگون خراب کن[2]
خورشید می ز مشرق ساغر طلوع کرد گر برگ عیش میطلبی ترک خواب کن
روزی که چرخ از گل ما کوزهها کند زنهار کاسه سر ما پر شراب کن
ما مرد زهد و توبه و طامات نیستیم با ما به جام باده ی صافی خطاب کن
ایام گُل چو عمر به رفتن شتاب کرد ساقی به دور باده ی گلگون شتاب کن
کار صواب باده پرستیست حافظا
برخیز و عزم جزم به کار صواب کن[3]
گفتنی است که این گونه رمز گویی و رندانه ورزی و ایهام گرایی ریشه در افکار باطنی عرفان شیعی دارد که همان شعبه ای از تقیه نمودن و کتمان سرّ اصحاب خاص امامان معصوم علیهم السلام است.
لذا اخلاق عرفانی و مناجات عاشقانه همراه با شور و شیدایی در بسیاری از اشعار جناب حافظ شیراز، لسان الغیب موج می زند.
می و شراب و باده در اشعار حافظ کنایه از روشنگری و آگاهی دارد، برخلاف می انگور که سکرآور است و حیف است که کسانی می حافظانه را با می خم انگوری اشتباه بگیرند، ساقی ولیّ خداوند است و حافظ از او می خواهد تا عمرش به دنیا باقیست و فرصت وصل دارد به سوی کمال رهنمونش شود و وی را از شراب آگاهی سیراب نماید ، به دیگران هم توصیه میکند اگر به دنبال لذت حقیقی از این مستی بی مثال هستید ترک خواب کنید، تا به بیداری دل و بیداری ذهن برسید بلکه از این شراب مست گردید.
بنابراین منظور این که در این شعر با توجه به مصرع « گر برگ عیش مطلبی ترک خواب کن»؛ که اشاره ی جناب حافظ همچون ابیات مختلف در سراسر دیوان به اقامه ی نماز شب و مناجات با خالق یکتا و خوردن می و می پرستی است و با توجه به اینکه بیت « زآن پیشتر که عالم فانی شود خراب ما را ز جام باده گلگون خراب کن» که مرحوم میرزا جواد آقای ملکی تبریزی از بزرگان و عرفا و مجذوبان و سوختگان درگاه حق تعالی در قنوت نماز و دعا و نیایش سحرگاهی میخواند میتوان به تمام و کمال به منظور جناب حافظ لسان الغیب پی برد.
نیز نسخه مرحوم انجوی شیرازی این بیت در این غزل قبل از بیت آخر آمده است؛
ایام گُل چو عمر به رفتن شتاب کرد
ساقی به دور باده ی گلگون شتاب کن
بنابراین همه باید به پا خیزیم و عزم خود را جزم نماییم و بدین کار صواب یعنی باده پرستی(عاشقی و پارسایی آگاهانه) در بیداری و هوشیاری بپردازیم.
زان پیشتر که عالم فانی شود خراب
ما را ز جام باده گلگون خراب کن
چرا که؛
آدمی در عالم خاکی نمی آید به دست
عالمی دیگر بباید ساخت و از نو آدمی
یا علی مدد، ای ساقی کوثر الهی... ادرکنا و اغثنا!!!...
[1] . وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (بحر مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
[2] . نقل کرده اند که مرحوم آیت الله میرزا جواد اقا ملکی تبریزی ( ۱۳۴۳ )، در قنوت نماز های نافله ، مکرر این بیت را می خواندند؛
زان پیشتر که عالم فانی شود خراب
ما را ز جام باده ی گلگون خراب کن
[3] . حافظ شیراز، غزلیات، غزل شماره ۳۹۶.