انسان شناسی عرفانی / تقریرات دروس دکتر علی شیخ الاسلامی (جلسه اول)
انسان شناسی عرفانی / دکتر علی شیخ الاسلامی ( واحد علوم و تحقیقات تهران )
ویرایش و تدوین: محمد ادیب نیا
جلسه اول
در بحث انسان شناسی اصلأ جای معرفت انسان در عرفان فصوص الحکم ابن عربی است.
مهمترین و محوری ترین و ناب ترین کتابی که انسان را در حکمت عرفان اسلامی و موضع انسان را در این حکمت نشان می دهد فصوص الحکم ابن عربی است. چرا که فصوص یعنی انسان شناسی عارفان، آن هم انسان های کامل.
انبیاء شخصیت های الهی ای هستند که به عنوان طرح اعلای نوع انسانی در فصوص الحکم معرفی می شوند. مکرر توجه نمودید که اسم کتاب که فصوص الحکم است نگین انگشتری جزء اصلی انگشتری است که هر نوع حلقه و جایگاهی که برای این نگین ساخته می شود بر اساس ابعاد در اضلاح شکل نگینی است که بر این حلقه قرار می گیرد.
نگین حکمت های الهی در آفرینش، انسان کامل است؛ تا به نقش آن و فکّ آن برسیم.
بر این اساس پیروان مکتب ابن عربی بیشتر انسان کامل را عنوان مبحث های خود قرار داده اند.
ما اگر بخواهیم عرفان ابن عربی را در چند محور خلاصه کنیم و اینها را به عناوین مشهور در تاریخ عرفانی بررسی نماییم می توانیم بدینگونه آنها را ذکر نماییم؛
یکی از آنها بحث وجود یا همان وحدت وجود است. که مهمترین بحث عرفان ابن عربی است. ابن عربی شخصیتی است که هستی را در یک فرد حقیقی معنا می کند. و آن مبدا حق است. حالا سابقه و لاحقه ی این اندیشه و تفسیر آن را در کجا باید جستجو کرد مسأ له بسیار گسترده ای است. گره زدن شرق به غرب، فلسفه به عرفان، فلسفه و کلام و تکیه به آیات و روایات و آرای کلامی و فلسفی و همه اینها مجموعه ای از تلقی ها را بوجود آورده است و آن این نکته عمیق و دقیق و مهم است که خیلی از اختلافات آرا و اضطراب ها ی علمی را بر می دارد. وو هم این که در آمیختن این مباحث به هم نه تنها مشکل وجود شناسی را حل نکرده، بلکه غامض تر نیز کرده است.
راز این امر به این است که ما مبدأ و معاد شناسی را از راهی غیر از وحی جستجو می کنیم .
سئوال: آیا بحث از معاد ؛ دعوت به مبدأ و معاد ، یک دعوت وحیانی صرف است یا وحیا نی وغیر وحیانی است؟!.
ترجمه شرح اسماء الهی که شرح دعای جوشن کبیر است که این شرح از حاج ملا هادی سبزواری و او از شاگردان مکتب صد رالمتالهین است.
او مشخص ترین جلوه ی مکتب صدرایی است.
درس فلسفه اسلامی و صدرایی را ما از منظومه ی سبزواری (ره) می آموزیم .
یکی از آخرین کتا ب هایی که مرحوم سبزواری تألیف کرده است، شرح جوشن کبیر است.
این دعا تعلیم پیغمبر اکرم به امیرالمومنین علی علیهما السلام است و ازایشان به امام حسین علیه السلام است. او این را در مآ خذ این دعا ی جوشن کبیر هم به نقل از امام حسن و امام حسین علیهما السلام تأکید می کند که قدر این دعا را بدانید. این دعا ی جوشن کبیر هم به نقل از امام حسن در کتب روایی آورده است و هم از امام حسین جدا گانه روایت شده است.
نقل کرده اند که این دعا را در دسترس هر کس قرارندهند. چه بسا کسی اهل آن نباشد و تحت تأثیر آن قراربگیرد. و شاید یکی ازدلایل در دسترس عموم قرارگرفتن آن همین باشد که همه از برکات آن بهره مند شوند. حاج ملا هادی سبزواری گفته است چون اسماء الهی منشأ آفرینش است، شرح جوشن کبیر هم شرح کل هستی است، شرح نظام آفرینش است. به همین دلیل نظام آفرینش مدیون اسماء الهی است و لذا من به شرح آن پرداختم .
این کتاب را بنده(دکتر علی شیخ الاسلامی) ترجمه کردم، به نام شرح اسماء الهی، که انتشارات نوید اسلام آن را چاپ کرده است.
اسماء الهی هم مبدأ خلقت و هم منتهای هدایت اند. یعنی خدا در ذات خود غنی علی الاطلاق است.
آنچه که موجب ظهور اسماء الهی است حب ذاتی الهی است.
در حدیث کنز(کنت کنزا مخفیا...) ملاحظه کنید ، محور خلقت، حب الهی است. سهروردی گوید محور خلقت سه تاست؛ حُب ، حُسن و حُزن.
حسن و حب ، ظهور دارد . بنابراین تمام خلقت مدیون اسماء الهی است .
در ابتدا عالم الوهیت، جهان لاهوت و مقام اسماء صفات است.
در آخرت نیز ما هر چه در سیروسلوک به پیش برویم باز هم به او نمی رسیم. پس ما تا مقام اسماء می توانیم سیر کنیم.
آخرین حد انسان کامل مظهر اسم و صفت خدا شدن است .
پیغمبر ما مظهر رحمت الهی بلکه نفس رحمت الهی است. پیامبر بر اوج تعالی صفت رحمت الهی شدن است .
و از خدا وند نیز با بسم الله .... شروع شده است نه با الله .....
در تمام نظام دینی ما می بینید که همه جا نام اسم است؛ (اقرء باسم ربک....)و(سبح باسم ربک....) و.....
اسماء و صفات خدا توجیه گر خلقت و نیز توجیه گر هدایت اند. و لذا هر دو وحیانی است.
علت مخالف علماء با فلاسفه ؛ در آمیختن مباحث عقلانی با وحیانی است که نهایت آن را پیچیده کردن موضوع (دین الهی) می دانستند. و لذا آنقدر فلاسفه اسلامی زحمت کشیده اند تا که این دو را به هم نزدیک کرده اند و الفت داده اند تا اینکه این اختلافات تا حدی بر داشته شده است.
فیلسوف نمی تواند معاد را اثبات نماید، کما اینکه در مرتبه وجود هم نمی تواند بگوید که مبدأ وجود حامل چه اسمایی است .
لذا میراث دیانت در دو اصل خلاصه می شود ، اصل مبدأ واصل معاد.
پیام اصلی وحی مبدأ و معاد است و لذا وقتی این را پذیرفتیم، هر گونه بحثی جدا از مبدأ و معاد، تا بع وحی است .
بنا براین اصل پیام مبدأ و معاد از آن ِ دیانت است.
هر چه آدم بتواند در ساحت خود فرهنگ انبیاء به جستجوی حقایق دینی برود البته که موضوع رساتر و گویاتر است.
اما این آمیختگی در فلسفه وعلم عرفان چنان است که تفکیک بین آنها بسیار مشکل است. الآن این تفکیک در بین اینها خیلی مشکل است.
در انسان از دیدگاه دیانت در آثار فلاسفه، عارفان و حکیمان ( ابن سینا ، فارابی ، ابن عربی ، عین القضاة ، سهروردی و صدر المتالهین ) نهایتأ اینان اصطلاحی را بوجود آورد ه اند که آن را انسان کامل می نامیم.
چرا صفت کامل برای انسان انتخاب شده است ؟ صفت کامل برای انسان کامل به این است که معتقد بودند هرموجودی بخصوص انسان دونحوه کمال دارد؛ کما ل اولیه که مجموعه استعداد و قابلیت هایی را دارد. ظهور این کمالات اولیه را کمال دوم می نامند. و انسان در مکتب عرفان همه ی ارزش های خود را مدیون کمال دوم خود است.
هیچ موجودی به اندازه انسان اوج و حضیض آنچنانی را ندارد. حتی مَلـَک در ملکوت. از اسفل السافلین تا اعلی علیین، و از بل هم اضل تا رحمة للعالمین.
پس ارزشمند ترین انسانها انسانهای کامل هستند و کامل ترین انسانها در میان انسان های کامل، معصومین و انبیاء علیهم السلاممی باشند.
ما در زمان موسی(ع) کامل ترین انسانها را حضرت موسی (ع) می نمامیم.
و تا برسیم به هر پیامبری که در زمان خود کامل ترین انسان زمان خود بود .
پس کمال انسان به کمال ثانی اوست.
ولذا ابن عربی شخصیتی است که کتاب خود را بر این اساس نوشت. مآخذ اصلی الهی ، فرهنگی این کتاب قرآن است. قرآن کتاب انسان شناسی به نحو مطلق است و یا مطلق انسان شناسی است.
چرا که پیامبر از وجهه ی خلقی تمام مقامات را در نورد دیده است.
اما برای پیامبر هنوز در ساحت ربوبیت کمالی است که به آن دست نیافته است. و لذا لازم است برای آن حضرت دائما صلوات بفرستیم.
آیا نتیجه صلوات فقط عاید پیغمبر است؟. و یا اینکه در تشهد می گوییم (وارفع درجته) جنبه تعالی شخصی است، و یا این که تعالی امت و جهان نیز در نهایت به تعالی و علو درجه ی ربوبی آن حضرت برمی گرد؟!.... ادامه دارد.
والحمد لله رب العالمین