اندیشه اسلامی1- برهان علیت و برهان نظم/ درس ششم
درس 6
برهان علیت و برهان نظم
برهان علیت در اثبات خدا؛
تعریف برهان عِلّی؛
اصل علیت؛
تعریف علت و معلول و ویژگی های آن؛
علت تامه و علت ناقصه و علل مُعِدّه؛
علل اربعه؛
دور و تسلسلل؛
برهان نظم؛
- علّت و معلول:
هرگاه الف و ب ای داشته باشیم و ببینیم الف موجودی است که تحقّق موجود دیگر متوقّف بر آن است، وجود الف را« علت» و وجود ب را« معلول» می گوییم.
علت بر چند دسته تقسیم می شوند؟
1 : علت ناقصه: آنگاه که وجود معلول به نحوی به آن وابسته است .
2 : علت تامّه: آنگاه که وجود دهنده و هستی بخش است. به تعبیر دیگر ، علت تامّه شرط لازم و کافی برای تحقق معلول است ولی علت ناقصه ،فقط شرط لازم است .
مثال: وجود حرارت وابسته به وجود آتش است، پس حرارت معلول و آتش علت است.[1]
بنابراین با توجه به ویژگی های فوق برای پیداش عالم، علتی لازم است که فقر وجودی نداشته باشد، یا لاحقۀ نیستی ( موجودی که به نحوی وابستگی به غیر دارد. ) نباشد. با توجه به این که جهان ما و موجودات این جهان سابقه و لاحقه ی نیستی دارند و اجزای آن به هم وابسته هستند، بنابر این جهان معلول خواهد بود، چنان که علی (ع) در خطبه ی 186 نهج البلاغه می فرمایند: هر چیزی غیر از خداوند معلول است .
1) هر شیء با وجود، رابطه دارد و این رابطه از دو حال خارج نیست:
الف: واجب الوجود: شیء به گونه ای است که موجود بودن برای آن ضروری است، طوری که جدا شدن آن از وجود ( موجود نبودن ) قابل تصور نیست. مثال: شکر شیرین است.
ب: ممکن الوجود: رابطه ی شیء با وجود رابطه ی امکانی است؛ یعنی موجود ذاتی است، نه از وجود إبا دارد نه از عدم. مثال: آب شیرین. در نظر نظر متکلمان و فیلسوفان واجب الوجود همان خداوند است و موجودات دیگر ممکن الوجود هستند. )
2) اصل علیّت: مفاد اصل علیّت آن است که هر موجود ممکنی نیازمند علت است. مثال: آب شیرین برای شیرین شدن به موجودی به مانند شکر نیازمند است. ( آب شیرین معلول و شکر علت است.)
تعریف دیگری از واجب الوجود: ( وجود غیر وابسته ) و ممکن الوجود: ( وجود وابسته)
4) تسلسل: سلسله ی علت ها و معلول ها که تا بی نهایت پیش رود .
5) امتناع تسلسل: سلسله ی علت ها و معلول ها داشته باشیم که تا بی نهایت پیش رود، هیچ وقت به علت نخستین ختم نشود. مثال: الف علت ب و ب علت ج و ج علت س و ...
6) دور: اگریک شیء با چند وابسته علت خودش شود.
7) دور صریح، دور مضمَر:
آیا تسلسل و دور در سلسله علل تا بی نهایت صحیح است؟
ج: خیر. تسلسل علل تا بی نهایت محال است. بدیهی است وجود وابسته، بدون وجود مستقل تحقق نخواهد یافت پس ناگزیر باید ورای این سلسله ی وابستگی ها وجود مستقلی باشد که همگی آن ها در پرتو آن،تحقق یابند. زیرا مجموع بی نهایت محتاج و وابسته هرگز غیر محتاج و غنی نخواهد شد. ( طباطبایی ) و اما دور: دور به معنای این است، معلول علت خودش باشد. در اینجا به عنوان مثال می توان گفت آیا جهان می تواند علت خودش باشد.
دور نیز مستلزم آن است که موجود بر خود مقدم باشد و لازمه ی آن اجتماع متناقضین است. ( یعنی موجود چون علت خود است باید سابق برخود نیز باشد. و چون معلول است باید سابق بر خود نباشد . ) اجتماع تناقض محال است . بنابراین نمی توان فرض کرد که جهان خود علت خود است چون دور، محال است ، بلکه محتاج علتی خارج از خود است .
در این زمینه قرآن می فرماید:
أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ أَمْ هُمُ الْخالِقُونَ «طور / 35»
آيا از هيچ آفريده شدهاند يا خود آفريدگار خويشند؟!
خلاصه برهان امکان و وجوب
خلاصه ی برهان امکان و وجوب ( برهان علّی ) چنین است:
1 : موجوداتی در جهان وجود دارند .
2 : موجود به حکم عقل یا واجب است یا ممکن .
3 : ممکن در وجود خود نیازمند به علت است .
4 : سلسله ی علل ممکنات باید به واجب منتهی شود ، زیرا تسلسل و دور محال است .
برهان نظم
از مباحث گذشته روشن شد که نظم خاصی در همه موجودات جهان به چشم میخورد و تصور نمیشود هیچ عاقلی در وجود نظمی که در موجودات گوناگون برپاست تردید کند. از کوچکترین موجود مادی جهان (اتم) تا بزرگترین کهکشانها و سحابی ها در همه جا و بر همه چیز نظامی حساب شده و دقیق فرمان میراند، از انسان تا جانوران و از گیاهان تا جمادات و از موجودات زمین تا آسمانها همه و همه بر اساس هدفی خاص بوجود آمده و یک رشته قوانین دقیق بر همه آنها حکومت میکند. روشن است که اگر نظم بر جهان حکومت نمیکرد علم در دنیا یافت نمیشد چرا که علوم عبارت از کشف همان نظام و قوانین عمومی است که بر جهان حکمفرماست. اگر جنب و جوش سلولهای بدن انسان و گردش چرخهای جسم بر یک روال و نظام خاصی صورت نمیگرفت فیزیولوژی و تشریح و علم طب چگونه پدید میآمد؟ و یا اگر گردش سیارات و حرکت کرات بر اساس نظمی دقیق استوار نبود علم نجوم و ستاره شناسی چگونه پدید میآمد؟ و یا اگر نظم دقیق نبود منجمین چگونه میتوانستند خوف و کسوف را پیشی بینی کنند؟ و چگونه تقویم همیشگی برای طلوع و غروب خورشید مینوشتند؟ و در اثر همین نظم که بر جهان حاکم است دانشمندان با استفاده از محاسبات ریاضی و فیزیکی سفینه ای را بدون سرنشین برای سفری طولانی به کرات بالا میفرستند. در نتیجه علم تبیین همان نظام است که در هر رشته ای وجود دارد و رابطه نظم و علم از بدیهیات است. قرآن مجید در آیات فراوانی برای مساله خداشناسی روی برهان نظم تکیه کرده که به مواردی از آنها قبلا اشاره کردیم یعنی از نظر قرآن بهترین و روشنترین راه برای شناخت خداوند مطالعه نظام آفرینش و آثار هستی است.
1) ساختار مشترک برهان نظم ( استدلال قیاسی ):
در جهان پدیده های منظم وجود دارند ، هر نظمی بر اساس بداهت عقلی ناظم با شعور دارد ، پس جهان به عنوان مجموعه ی منظم ناظمی با شعور دارد.
2 ) تعریف مجموعه ی منظم: قبل از آنکه از مجموعه ی منظم تعریفی بدست آوریم، باید از خود پرسید، یک چیز یا یک دستگاه باید چه ویژگیهایی داشته باشد تا آن را منظم بنامیم:
1 : دارای اجزاء باشد.
2 : اجزاء برای تأمین یک هدف با همدیگر همکاری داشته باشند.
3 : همه ی اجزاء کار خود را به درستی انجام دهند. با وجود سه شرط قبلی یک دستگاه به وجود می آید. با توجه به نکات فوق می توان به شکل زیر مجموعه ی منظم را تعریف کرد: مجموعه ای است که از همکاری و هماهنگی کلیه اجزای آن، یک یا چند هدف تأمین شود.
- ویژگی های نظم آفرین:
حال که، با ویژگی های مجموعه ی منظم آشنا شدیم، سئوالاتی پیش می آید، اولاً چگونه از میان این همه اشیاء مختلف در جهان، تنها اشیاء خاصی دریک مجموعه گرد هم آمده اند! ثانیاً، چرا از میان حالات مختلفی که هر یک از آنها می توانست به خود بگیرد (از نظر جنس، شکل، اندازه، مکان و زمان) تنها حالت خاصی از آنها در مجموعه فراهم آمده است!
سئوال: از دقت در ویژگی های مجموعه ی منظم ، عقل برای نظم آفرین، چه ویژگی ها یا صفاتی را نسبت می دهد؟
ج: ابتدا پدید آورنده مجموعه ی منظم باید علم و هدف داشته باشد و برای رسیدن به آن هدف اندیشیده است. سپس بر اساس طرح و نقشه ی خود از میان اشیاء بیشمار، اشیاء خاصی را برگزیده و از میان حالات گوناگون آنها، حالت خاصی از آن ها را انتخاب کرده است.
- برهان نظم و چند سؤال:
سئوال: آیا شما می توانید بپذیرید که یک کودک بی سواد مدتی با ماشین تحریر بازی بکند، و سرانجام یک مقاله ی علمی درباره ی موضوعی پدید آید؟
سئوال: آیا در اثر انفجار یک معدن ، امکان دارد فلزات خالص پس از انفجار به صورت بسته بندی در اندازه های معین بوجود بیایند؟
سئوال: آیا شما می توانید بپذیرید سروده های سعدی و حافظ تصادفی سروده شده اند؟
اثر همواره نشان دهنده ی ویژگی های مؤثر است.
- پس از تفکر، درباره ی سئوالات بالا، به این نتیجه می رسیم:
هر اثری نشان دهنده ی خصوصیات مؤثر خویش است، هر نظمی نیز نشانه ی ناظم با شعور خویش است.
سئوال: وقتی که، یک مقاله ی چند صفحه ای هرگز نمی تواند بدون دخالت شعور و آگاهی بوجود آید، چگونه عقل سلیم می تواند جهان را بدون ناظم آگاه بداند؟
- مقایسه ی سازه های طبیعی با ساخته های بشر:
سئوال: نیاز به ناظم با شعور برای جهان آفرینش در چه شرایطی آشکار تر می شود؟
1 : قابل مقایسه نبودن نظم جهان با نظم ساخته های بشر
2 : بیشتر اختراعات بشر از طبیعت الهام گرفته است.
سئوال: آیا فرضیه تکامل می تواند نتایج برهان نظم را ابطال نماید ؟ در صورت منفی بودن دو دلیل بیان کنید.
سئوال : نظم موجود در جهان چه نوع نظمی است؟
- تقریر ها ی برهان نظم:
1: برهان هدف مندی که بر هدف مندی موجودات منظم تأکید می کند و نهایتاً آن ها را نیازمند ناظم با شعور معرفی می کند. سوره ی انعام آیه ی 99 ( اوست کسی که از آسمان آبی فرود آورد پس بوسیله ی آن از هر گونه، گیاهی در آوردیم . . . قطعاً در اینها برای مؤمنان نشانه هایی است.)
برهان نظم در مواد جزئی
2: برهان نظم در موارد جزئی: این نوع براهین ما را به بررسی اجزاء جهان دعوت می کند تا از روابط بسیار دقیق در ساختمان یک شیء پی به ناظم آن ببریم.
منابع اسلامی بر این نوع هدفمندی تأکید دارند . (... برای مؤمنان نشانه هایی است) قرآن و علی ( ع ) به موجوداتی نظیر طاووس ، مورچه اشارت دارند . خطبه ی 64
- اساس برهان نظم:
این برهان بر دو پایه اصلی (صغری و کبری) و یک نتیجه قرار گرفته است: 1 جهان هستی بر اساس یک نظام دقیق و حساب شده ای آفریده شده و بر هر ذره ای از موجودات یک سلسله قوانین تغییر ناپذیری حکومت میکند.
2 هر جا نظم و تدبیر حساب شده ای هست ممکن نیست زاییده رویدادهای تصادفی باشد و حتما باید از علم و قدرتی سرچشمه گرفته شده باشد.
نتیجه: نظم و تدبیر جهان آفرینش گواه این است که صانعی توانا و سازنده ای دانا با محاسباتی دقیق نقشه آن را طرح و سپس کاخ عظیم عالم هستی را بر پایه آن بنا نهاده است.
- پدیده نشانگر پدیدآورنده:
اگر وجود اتومبیل گواه سازنده آن و کتاب شاهنامه حاکی از سراینده آن است و اگر وجود ساختمانی گواه سازنده آن است این نظام بزرگ و این خلقت عظیم جهان آفرینش نشانه بزرگی بر وجود حکیمی دانا و مقتدر یعنی خداوند متعال است.
برای ساختن یک قمر مصنوعی صدها دانشمند مدتها تلاش میکنند و سپس با محاسبات دقیق ریاضی آن را به فضا پرتاب کرده و به حرکت در میآورند آیا وجود میلیونها کهکشان که هر کدام دارای میلیونها منظومه شمسی که هر کدام دارای میلیونها کره و ستاره است و همگی در فضا بدون کوچکترین انحراف و تصادم با نظمی دقیق حرکت میکنند دلیل بر وجود خدای قادر متعال نیست؟!
مباحثه نیوتن با دانشمند مادی
نیوتن منجم و ریاضی دان مشهور به یک مکانیک ماهر دستور داد که ماکت کوچکی از منظومه شمسی بسازد سیارات این منظومه توپهای کوچکی بودند که با تسمه به یکدیگر پیوسته بودند و برای آن هندل کوچکی قرار داده که با حرکت آن تمام توپها به طرز بسیار جالبی در مدار خود حرکت میکردند و دور هسته مرکزی به گردش در میآمدند. یک روز نیوتن کنار میز مطالعه خود نشسته بود و این ماکت هم در مقابلش قرار داشت در این هنگام دوتس او که یک دانشمند ماتریالیست بود وارد شد هنگامیکه چشمش به آن ماکت زیبا افتاد تعجب کرد و زمانیکه نیوتن هندل ماکت را حرکت داد و آن سیارات با سبکی جالب به دور هسته مرکزی حرکت کرد تعجب آن دانشمند بیشتر شد و فریاد زد: وه! چه چیز جالبی چه کسی این را ساخته است؟! نیوتن جواب داد هیچکس، خودش تصادفا بوجود آمده است. دانشمند مادی گفت آقای نیوتن فکر کردید من احمقم چگونه ممکن است این ماکت با این سبک جالب خودش تصادفا بوجود آمده باشد نه تنها سازنده دارد بلکه سازنده اش نابغه بوده است، اینجا بود که نیوتن به آرامی برخاست و دست روی شانه آن مادی گذاشت و گفت دوست من آنچه شما میبینید جز یک ماکت کوچک نیست که از روی سیستم واقعی عظیم منظومه شمسی ساخته شده است با این حال شما حاضر نیستید بپذیرید که تصادفا و خودبخود بوجود آمده باشد پس چگونه اعتقاد دارید خود «منظومه شمسی با همه وسعت و پیچیدگی که دارد آفریننده ای عاقل و قادر نداشته و بدون سازنده است اینجا بود که دانشمند مادی شرمنده شد و جوابی برای گفتن نداشت آری این همان برهان نظم برای وجود آفریدگار قادر و تواناست[2].
برهان وزیر موحد برای پادشاه منکر
پادشاهی منکر خدا وزیری موحد داشت هر چه وزیر برایش استدلال توحید و خدا شناسی میکرد اثری نداشت تا اینکه بدون اطلاع پادشاه دستور داد در مکانی خوش آب و هوا قصری با شکوه و جالب ساختند و انواع و اقسام درختان میوه و گلهای مختلف در آن قرار دادند روزی پادشاه را به بازدید قصر دعوت نمود، پادشاه بسیار خوشش آمد و پرسید مهندس و بناهای این قصر چه کسانی هستند؟ وزیر گفت: پادشاها! این قصر هیچ مهندسی و سازنده ای ندارد ما ناگاه دیدیم این قصر اینجا پیدا شده است پادشاه گفت مرا مسخره میکنی مگر ممکن است چیزی در عالم خودش بوجود بیاید؟ وزیر گفت اگر ممکن نیست این قصر کوچک بدون سازنده باشد چگونه ممکن است این جهان بزرگ با همه عظمتش از آسمان و زمین و دریاها و آن همه موجوداتی که در آنهاست بدون آفریدگار باشد پادشاه متنبه شد و بر وزیر آفرین گفت و خداشناس گردید.
سنت نظم در آفرينش:
آفرينش براساس نظم استوار است و در دستگاه خلقت، هر پديده اي جاي خاصي دارد و مأموريت و كار ويژه اي به عهده دارد. كرات آسماني در مدار معيّني حركت مي كنند، فصول سال و گذشت شب و روز نظم خاصي دارد و خلقت اشيا از اندازه، حدّ و ميزان خاصي برخوردار است. خداي تعالي در این زمینه مي فرمايد:
«إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ»[3]
ما هر چيزي را به اندازه ( از روي مقدار و حساب) آفريديم.
حكمت خداوندي در هر چيز تجلّي يافته و موجودات عالم نيز روي حساب و نظم دقيق و نيز براساس هدف معيّني قدم به عرصه هستي نهاده اند.
جهان چون خط و خال و چشم و ابروست كه هر چيزي بجاي خويش نيكوست
اگر یک ذره را برگیری از جای فرو ریزد همه عالم سراپای[4]
نظم شگفت انگیز و محيرالعقولي كه در همه مخلوقات، حركت سياّره ها و ستارگان، گياهان، موجودات دريايي و صحرايي، بدن انسان، گردش خون و... وجود دارد، همه و همه معلول تدبير خداوند حكيم، مدبّرو تواناست.
خداي توانا و حكيمي كه نظم را در دستگاه پهناور و عظيم خلقت قرار داده است، همين نظم را در زندگي انسانها و روابط اجتماعي آنان مي پسندد. از اين رو، شايسته است كه انسان در زندگي فردي و اجتماعي خويش، نظم و ترتيب و تدبير در امور را مراعات كند؛ زيرا به گفته روانشاسان:
«احتياج به نظم و ترتيب، جزء احتياجات اساسي رواني محسوب مي گردد، رنگ و شكل خاصي به زندگي مي دهد، افراد ميل دارند زندگي فردي و جمعي خود را تحت نظم و قاعده مشخصي در آورند.»[5]
نگاهي گذرا به حجم زياد كتابهاي قوانين و مقررات و بودجه هاي هنگفتي كه صرف قانونگذاري و تنظيم آنها مي شود و اهميتي كه همه ملل جهان به آنها مي دهند ضرورت و لزوم نظم فردي و اجتماعي را در زندگي بشر آشكار مي سازد.
اسلام نيز به عنوان دين جهاني و كامل به نظم و برنامه ريزي در زندگي اهميت فراوان داده و به پيروان خويش سفارش كرده كه تمام كارهاي خود را طبق قانون و به صورت منظم انجام دهند و از بي برنامگي بپرهيزند. چرا كه تمام احكام اسلامي؛ واجبات، مستحبات، محرّمات، مكروهات و... در اين راستا و در جهت برنامه دقيق و منظم دادن به مسلمانان قرار داده شده كه آنان را تحت نظم خاصّي در آورد.
در دنياي كنوني نيز حركت قطارها، هواپيماها، ساعات كار ادارات و كارخانجات و... روي نظم خاصي و با دقيقه و ثانيه سنجيده مي شود و با ورود كامپيوتر در عرصه زندگي نظم و ترتيب دقيقتر و بهتر صورت مي گيرد و مي توان گفت امروزه منظّم زندگي كردن جزء ضروريات زندگي بشر شده و مورد پسند عقل و دين است و اگر بخواهيم خود را از دايره نظم كه امروزه همه جامعه ها را تا حدّ زيادي فرا گرفته و احاطه كرده، خارج كنيم، با مشكلات زيادي رو به رو مي شويم.
لذا بخش عظيمي از دستورات و سفارشات قرآن كريم و روایات معصومین علیهم السلام در راستاي تنظيم انديشه و اعمال انسان پرداخته شده است. اميرمؤمنان ـ عليه السلام ـ مي فرمايد:
«الا انّ فيه علم ما يأتي و الحديث عن الماضي و دواء دائكم و نظم ما بينكم»[6]
آگاه باشيد كه آگاهي از آينده، خبر از گذشته، داروي درد (ناداني و گمراهي) و نظم و ترتيب زندگي روزمرّه شما در قرآن (آمده) است.
بيان قرآن كريم را درباره نظم مي توان به دو بخش تقسيم كرد:
الف ـ نظم در تكوين:
قرآن در اين بخش، نظم حاكم بر جهان آفرينش را تشريح كرده و به انسانها سفارش مي كند كه درباره آن بينديشند. تا به طرّاح زبردست آن(خداي تعالي) پي ببرند و در اين راستا، گاه از فرود آمدن باران و رويش گياهان ياد مي كند و گاهي از عظمت آسمان، كوهها و درياها سخن مي گويد. زماني شگفتيهاي آفرينش موجودات و از جمله انسان را تذكر مي دهد و در بسياري از مواقع نيز آمد و شد شب و روز، فراواني پديده هاي هستي و بي شماري نعمتهاي الهي را در لا به لاي آيات بيان مي كند و انسان را به تفكر در نظم شگفت آور آن وا مي دارد. به عنوان نمونه مي فرمايد:
«إِنَّ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ لآياتٍ لِأُولِي الْأَلْبابِ»[7]
همانا در آفرينش آسمانها و زمين و آمد و شد و شب و روز، نشانه هايي براي خردمندان است.
ب ـ نظم در تشريع:
همه آياتي كه درباره قوانين و مقررات الهي نازل شده، برقرار كننده نظم و برنامه در زندگي فردي و اجتماعي مسلمانان است. با اين بيان، قرآن همواره پيروان خويش را به داشتن يك برنامه صحيح و منظّم دعوت مي كند و خواستار آن است كه مسلمانان در زندگي به اصول و مقررات الهي پاي بند بوده، طبق برنامه اي كه خدا براي آنان تنظيم كرده، زندگي كنند و هيچ گاه از حدود الهي گام فراتر ننهند. چرا كه: «مَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ»[8]
آنان كه از حدود الهي تجاوز كنند، همانان ستمكارانند.
از اين رو، مي توان گفت يكي از اهداف مهمّ پيامبران الهي، تنظيم برنامه زندگي انسانها در تمام ابعاد آن بوده و در صدد بودند تا جامعه طبق برنامه تنظيمي از جانب پروردگار به زندگي خويش ادامه دهد و از آن تخطّي نكند.
به عنوان مثال قرآن براي انجام عبادتهاي اسلامي وقت و برنامه اي تنظيم كرده، تا همه مسلمانان در آن وقت معين به عبادت بپردازند. چنان كه براي روزه گرفتن، ماه مبارك رمضان را معلوم كرده و ابتداء و انتهاي روزه هر روز را معلوم كرده است و مي فرمايد:
«... كُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيامَ إِلَى اللَّيْلِ »[9]
بخوريد و بياشاميد تا رشته روشن صبحدم در تاريكي شب آشكار شود و روزه را به شب برسانيد.
و در جاي ديگر افرادي را كه در امور اجتماعي خود، منظم و هماهنگ و با اجازه رهبري عمل مي كنند، در زمره مؤمنان قرار داده و آنان را چنين مي ستايد:
«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِذا كانُوا مَعَهُ عَلى أَمْرٍ جامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوا حَتَّى يَسْتَأْذِنُوهُ»[10]
مؤمنان كساني هستند كه به خدا و پيامبرش ايمان آورده اند و چون با پيامبر در كاري همگاني باشند، تا از او رخصت نطلبيده اند نبايد بروند.
در آيه اي ديگر نيز، رزمندگان راهش را كه منظم، محكم و استوار وارد پيكار مي شوند، مورد محبت خود قرارداده، مي فرمايد:
«إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصُوصٌ»[11]
خداوند دوست دارد كساني را كه در راه او در صفي، همانند ديواري كه اجزايش را با سرب به هم پيوند داده باشند، مي جنگند.
- نظم در روايات:
نظم و انضباط در روايات اسلامي نيز مورد تأكيد قرار گرفته است. به عنوان نمونه، اميرمؤمنان ـ عليه السلام ـ كه بارها نتايج زيانبار بي نظمي و تشتّت را در فكر و عمل مسلمانان ديده بود، در بستر شهادت و در آخرين پيامش، فرزندان خود و مسلمانان را به تقواي الهي و نظم در كارها فراخوانده، و مي فرمايد:
«اوصيكما و جميع اهلي و ولدي و من بلغه كتابي بتقوي الله و نظم امركم»[12]
شما را (اي حسن و حسين) و همه خانواده و فرزندانم و هر كس را كه نوشته من به او مي رسد، به تقواي الهي و نظم در كارهايتان سفارش مي كنم.
- خلاصه و نتیجه بحث
بنابراین مجموعه کل آفرینش از:
1 . کهکشانها، منظومهها و کرات
2 . انسان با تمام رموزی که در خلقتش بکار رفته
3 . اتمها، ملکولها و سلولها
4 . جهان حیوانات با انواع بی شمار آنها
5 . جهان گیاهان با خواص و ترکیبات آنها
6 . اقیانوسها، دریاها با عجایب موجود در آنها
7 . نظام ها و قوانین دقیق که در کل جهان آفرینش هست .....
و آنچه در جهان هستی عقل و علم بشر هنوز به آن نرسیده است، همگی دلالت بر خداوندی دانا و توانا و حکیمی قادر و متعال خواهند داشت.
تمرین و تفکر و پژوهش
1. تعریف برهان نظم و ضرورت آن را بنویسید.
2. چگونه علم زائیده نظم جهان است؟
3. اساس برهان نظم چیست؟
4. خلاصه ای از مباحثه نیوتن با دانشمند مادی را بین کنید؟
5. برهان وزیر موحد برای پادشاه منکر چه بود؟
6. انواع تقریر های مختلف برهان نظم را با ذکر مثال بنویسید.
[1] . نهایه الحکمه صفحه ی 138 الی 140.
[2] . (هستی بخش)، صفحه 149، شهید هاشمی نژاد.
[3] . سوره قمر، آيه 49.
[4] . شیخ محمود شبستری، گلشن راز، بخش 50.
[5] . مقدمه روانشناسي، شريعتمداري، ص 149.
[6] . نهج البلاغه، فيض، خطبه 157.
[7] . آل عمران، آيه 190.
[8] . بقره، آيه 229.
[9] . بقره، آيه 187.
[10] . نور، آيه 62.
[11] . صف، آيه 4.
[12] . نهج البلاغه، فيض، نامه 47، ص 977.